کتاب ما چگونه ما شدیم، ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران، نوشته دکتر صادق زیباکلام، یکی از کتب مهم گرایش جامعهشناسی سیاسی است که به عنوان منبع آزمون دکتری نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
مردی به دربار خان زند میرود و با ناله و فریاد میخواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش میشوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را میشنود و میپرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان، وی دستور میدهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند میرسد و کریم خان از وی میپرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد میکنی؟»
ارتقای آقایان دکتر شریعت و دکتر سیدامامی به مرتبه استادی و دکتر مجیدی به مرتبه دانشیاری را به اساتید و دانشجویان محترم تبریک عرض میکنیم.
این کتاب به قلم دکتر حاتم قادری، برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «اندیشههای سیاسی در قرن بیستم» تدوین شده است و یکی از منابع آزمون دکتری است.
گزینش دانشگاه تنها از طریق آزمون سراسری صورت میگیرد بنابراین برای ورود به دانشگاه، باید در کنکور شرکت کنید(حتی اگر حوزوی باشید!) و در هنگام ثبتنام کنکور نیز علاقهمندی خود را جهت ثبتنام در این دانشگاه، اعلام کنید. اما این آخرین مرحله ثبتنام نیست. شما علاوه بر ثبت نام در سایت سازمان سنجش، باید در سایت گزینش دانشگاه نیز ثبت نام کنید و رمز عبور و کد رهگیری دریافت کنید.
چنانچه قبل از ثبتنام در کنکور سراسری، در سایت گزینش دانشگاه ثبتنام کردید، باید جهت تکمیل ثبتنام و وارد کردن شماره پرونده آزمون سراسری خود بعد از ثبتنام در سایت سازمان سنجش دوباره به سایت گزینش دانشگاه مراجعه و اطلاعات خود را تکمیل کنید.
مطالب مرتبط:
پ.ن:
قلم، جزء جداییناپذیر زندگیِ دانشجویِ علومانسانی است.
پ.ن۲:
بیایید زندگی کنیم!
ترکمنی با یکی دعوا داشت.
کوزه ای پر گچ کرد و پاره ای روغن بر سر آن گذاشت و از بهر قاضی رشوت برد.
قاضی بستد و طرف ترکمن گرفت و قضیه چنان که خاطر او می خواست آخر کرد و مکتوبی مسجل به ترکمن داد.
بعد از هفته ای قضیه روغن معلوم کرد.
ترکمن را بخواست که در مکتوب سهوی است، بیاور تا اصلاح کنم.
ترکمن گفت: در مکتوب من سهوی نیست اگر سهوی باشد در کوزه باشد.
عبید زاکانی
این کتاب که یکی از منابع آزمون دکتری است، توسط موریس دوورژه نگاشته و توسط دکتر ابوالفضل قاضی ترجمه شده است.
معرفی کتاب
این موضوع کتاب حاضر، کاوش نظری انقلاب اسلامی ایران و بازخوانی فرهنگ سیاسی آن است. نویسنده، در این پژوهش بر آن است که انقلاب ایران را براساس مفهوم فرهنگ سیاسی بازشناسی نماید.
روزی هارون الرشید به سربازانش دستور داد تا بهلول دیوانه را به نزد او بیاورند. سربازان پس از ساعتی گشت زدن در شهر بهلول دیوانه را در حال بازی با کودکان یافتند و او را به نزد هارون الرشید بردند.
هارون الرشید با روی باز از بهلول استقبال کرد و گفت مبلغی پول به بهلول بدهند که بین فقرا و نیازمندان تقسیم کند و از آنها بخواهد برای سلامتی و طول عمر هارون الرشید دعا کنند.بهلول وجه را از خزانه هارون الرشید گرفت و لحظه ای بعد دوباره به نزد خلیفه هارون الرشید رسید.
هارون الرشید با تعجب به بهلول نگاه کرد و گفت: ای دیوانه چرا هنوز اینجایی! چرا برای تقسیم کردن پول به میان فقرا نرفتهای؟
بهلول گفت: هر چه فکر کردم از خلیفه محتاجتر و فقیرتر در این دیار نیافتم؛ چرا که می بینم ماموران تو به ضرب تازیانه از مردم باج و خراج می گیرند و در خزانه ی تو می ریزند از این جهت دیدم که نیاز تو از همه بیشتر است لذا وجه را آورده ام تا به خودت بازگرداندم!
این کتاب که دربرگیرنده مطالب پیشرفتهای در زمینه سیاست خارجی و سیاست بینالملل است، به عنوان منبع اصلی برای استفاده دانشجویان رشتههای علوم سیاسی و روابط بینالملل تدوین شده است.
امید میرود علاوه بر جامعه دانشگاهی، پژوهشگران و برنامهریزان سیاست خارجی کشور نیز از آن بهرهمند شوند.
سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند.
خوشش آمد گفت:بادمجان طعامی است خوش!
ندیمی در مدح بادمجان فصلی پرداخت.
چون سیر شد،گفت: بادمجان سخت مضر چیزی است!
ندیم باز در مضرت بادمجان، سخن پردازی کرد.
سلطان گفت: ای مردک، نه این زمان مدحش میگفتی!
گفت: من ندیم توام نه بادمجان، مرا چیزی میباید گفت که تو را خوش آید نه بادمجان را.
عبید زاکانی
کتاب اندیشه سیاسی اسلام، نوشته آروین آی.جی. روزنتال و ترجمه دکتر علی اردستانی، برنده کتاب فصل در سال ۱۳۸۷شده و یکی از منابع آزمون دکتری علومسیاسی است.
روزی بهلول نزد قاضی بغداد نشسته بود که قلم قاضی از دستش به زمین افتاد.
بهلول به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگت افتاد آن را از زمین بردار.
قاضی به مسخره گفت: واقعاً اینکه میگویند بهلول دیوانه است، صحیح است. آخر قلم است نه کلنگ!
بهلول جواب داد: مردک! تو دیوانه هستی که هنوز نمیدانی. با احکامی که به این قلم مینویسی خانههای مردم خراب میکنی، تو بگو قلم است یا کلنگ؟
این کتاب که توسط دکتر صادق زیباکلام نگاشته شده است، یکی از منابع آزمون دکتری علومسیاسی است که میتوانید مقدمه این کتاب را در ادامه مطلب دریافت کنید.
معرفی کتاب
کتاب حاضر که منبع اصلی درس "تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ۱۳۲۰ - ۱۳۲۲" در مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی محسوب میشود به بررسی تحولات ایران در سالهای نخست پس از سقوط رضا شاه اختصاص دارد. در این کتاب نویسنده ضمن تجزیه و تحلیل رویدادهای این مقطع زمانی، کوشیده است نشان دهد که عامل اصلی تغییر و تحولات سیاسی این برهه زمانی، نخبگان سیاسی و صاحبان قدرت داخلی بودهاند نه قدرتهای خارجی.
به نقل از انتخاب، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیچیده تر و هیجان انگیزتر از آن چیزی است که پیشتر پیش بینی می شد. هر روز خبر تازه و اتفاق جذابی در این انتخابات پیش می آید. تا جایی که حتی برخی از واژه «معجزه» برای آن استفاده کرده اند.
یکی دیگر از منابع آزمون دکتری، کتاب جامعهشناسی سیاسی معاصر اثر کیت نَش و ترجمه دکتر دلفروز است. دکتر بشیریه نیز مقدمهای بر این کتاب نوشته است که میتوانید در ادامه مطلب دریافت کنید.
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی؟
درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو؛ کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 48 ثانیه
برنی سندرز در حال سخنرانی در اورگان پورتلند بود که یک پرنده کوچک کنارش روی زمین نشست. سندرز با هیاهوی جمعیت متوجه حضور پرنده شد و با لبخند در حال نظاره کردن این پرنده بود که ناگهان پرنده پرید و روی تریبون سندرز نشست. در حالی که جمعیت حاضر در حال تشویق و سر و صدا کردن بودند، سندرز هم با لبخند پرنده را نگاه می کرد.
بعد از اینکه سر و صدای جمعیت کمی آرام می شود و پرنده میپرد، سندرز می گوید:فکر می کنم نشانهای در حضور این پرنده کوچک وجود داشت. این پرنده یک کبوتر کوچک بود که از ما صلح می خواست. جنگ بس است دیگر.
جمعیت جوان حاضر هم با شنیدن این صحبت های سندرز منفجر می شوند و صدای تشویق و دست زدن آنها برای سناتور ایالت ورمانت کل در سالن پر می شود.